دوره بزرگان بورس رویاهای چندین ساله تو را به حقیقت تبدیل می کند

چطور با سرمایه گذاری در بورس بدون ریسک و کاملاً تضمینی

به سودهای بزرگ ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ درصدی برسیم؟

خیلی از سرمایه گذاران برای کسب اولین یک میلیارد تومان خودشان حاضرند با خوشحالی بیش از ۱۰ میلیون تومان پرداخت کنند.

احتمالا تو هم مثل هزاران سرمایه گذار دیگر به امید تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق

یعنی کسی که حداقل اولین یک میلیارد تومان خودش را از بورس درآورده باشد، وارد بورس شدی،

و انتظار داشتی بعد از یک سال، دو سال، پنج سال و یا حتی ده سال سرمایه گذاری در بورس،

دنیا روی خوشش را به تو نشان دهد

و بتوانی یک زندگی ایده آل برای خودت و کسانی که دوست شان داری و برایت مهم هستند بسازی.

اما دقیقا بعد از گذشتن روز ها و ماه ها و حتی سال ها کلنجار رفتن با بورس،

متوجه شدی که نه تنها چندین سال از عمرت به هدر رفته است

بلکه سرمایه تو ارزش خودش را از دست داده است

و بدتر از آن حتی ضرر هم کرده ای و سرمایه ات نصف شده است.

و وحشتناک تر از همه آن ها این است که:

احساس می کنی آینده ات هم در معرض خطر قرار گرفته است چرا که تمام نقشه هایی که برای زندگی رویایی ات کشیده بودی نقش بر آب شده و اگر هم شانس بیاوری نهایتا بتوانی همان شغل قبلی خودت را ادامه دهی و مابقی عمرت را مثل یک کارگر یا کارمند زندگی کنی تا بازنشسته شوی.

احتمالا خودت بهتر از من معنی زندگی کارگری یا کارمندی در ایران را میدانی…

• • زندگی ای که قرار نیست هیچ اتفاق جالبی در آن بیافتد
  • زندگی ای که ۳۰ سال و حتی بیشتر باید کار کنی
  • زندگی ای که در آن آرام آرام تمام رویاهایت نابود می شود
  • زندگی ای که در آن افکار منفی و فرار از مسئولیت ها شدید و شدیدتر می شود
  • زندگی ای که تو را سست و بی انگیزه و بی انرژی می کند
  • زندگی ای که کسل کننده و تکراری شده و به جهنم تبدیل می شود و…

و تمام این ها باعث می شود بعد از مدت زمان کوتاهی وقتی که به آینه نگاه می کنی،

حتی خودت را هم نشناسی چون خیلی شکسته و پژمرده شده ای…

وقتی که در خیابان قدم می زنی و به طور اتفاقی ماشین مورد علاقه ات از کنارت عبور می کند،

حتی به خودت اجازه نمی دهی به آن فکر کنی!

چون می دانی با حقوق ناچیزی که می گیری قرار نیست هیچ وقت به آن برسی.

البته می شود مثل خیلی از آدم هایی که دیده ایم، ما هم کم کم قید رویاهایمان را بزنیم

ولی شرایط، آنجایی وخیم تر می شود که پای افراد دیگر به زندگی مان باز می شود.

شاید بتوان یک عمر بدون رویا زندگی کرد

اما احتمالا نمی توان شرایط خانه ای را تحمل کرد که در آن شاهد پژمرده شدن عزیزانمان باشیم.

وقتی که همسرت از خانه مورد علاقه اش حرف می زند،

خیلی زود ناراحت و عصبانی می شوی و حرفش را قطع می کنی!

چرا که می دانی حتی اگر ۶۰ سال هم کار کنی نمی توانی به خواسته او که صد در صد خواسته تو نیز هست دست پیدا کنی.

وقتی که دختر یا پسرت از تو چیزی می خواهد،

خیس عرق می شوی و احساس شرمندگی می کنی!

چون که می دانی اگر خواسته اش را برآورده کنی نمی توانی قسط بانک را بدهی.

وقتی که با دوستت یا عشقت قرار می گذاری و …

در طول این سال ها افراد زیادی را دیده ام که زندگی شان دقیقا به همین نقطه ختم شده و حتی بدتر از آن این که بعضی از آن ها دست به خودکشی هم زده اند.

می دانی چرا!؟

چون بیش از ۸۰ درصد آن ها مسیر را اشتباهی رفته بودند!

چون من هم حدود ۸ سال در بورس دقیقا مثل سرمایه گذاران دیگر مسیر را اشتباهی رفته بودم و هیچ نتیجه ای نگرفته بودم!

آرزو داشتم به رویاهایم برسم و بتوانم به دیگران هم کمک کنم تا بتوانند به یک سرمایه گذار موفق تبدیل شوند و آنطور که در شان شان است زندگی کنند.

نه تنها هیچ کدام از این رویاها به حقیقت تبدیل نشد!

بلکه هزارن بار شرمنده خودم، پدر و مادرم، همسرم و دخترهایم شدم،

حتی بدتر از آن چندین بار هم به فکر خودکشی افتادم.

این ۸ سال مثل برق و باد گذشت و با تجربه های سختی که طی این سال ها بدست آوردم،

متوجه شدم تمام آموزش ها و روش های سرمایه گذاری در بورس که یاد گرفتم، مسیر درستی نبوده!

و دقیقا مثل ۱۲ سال دوران مدرسه و ۴ سال دوران دانشگاه طراحی شده اند!

که نمی توان با آن به سرمایه گذار موفق تبدیل شد و حداقل به یک میلیارد تومان رسید.

دقیقا اشتباهات ۱۶ سال مدرسه و دانشگاه را دوباره به مدت ۸ سال تکرار کردم!

اشتباهاتی که متاسفانه هنوز هم خیلی از سرمایه گذاران مبتدی و پیشرفته و حتی حرفه ای تکرار می کنند!

طی ۲ سال اخیر تمام روش های قبلی را دور ریختم

دوباره با استراتژی های شخصی خودم سرمایه گذاری در بورس را شروع کردم

و توانستم در مدت زمان کوتاه به سودهای بزرگ ۲۰۰ درصدی برسم.

برای چندین نفر دیگر هم استراتژی های خاص خودشان را طراحی کردم و کارنامه سرمایه گذاری شان را رصد کردم، که باعث شد به سودهای بزرگ ۵۰۰ درصدی و بیشتر برسند.

اولش تصمیم گرفتم سیستم فعلی سرمایه گذاری در بورس را اصلاح کنم و با سازمان بورس و کارگزاری های تابع آن وارد مذاکره شوم تا شاید بتوانم از طریق آن ها به سرمایه گذاران کمک کنیم تا سال های سال وقت شان را تلف نکنند و اشتباهات وحشتناکی که دیگران کرده اند را تکرار نکنند.

ولی متوجه دو مشکل اساسی شدم:

اول اینکه خود آن ها از این راه کسب درآمد می کنند

و حتی اگر عمر حضرت نوح (ع) را از خدای مهربان بگیرم باز هم نمی توانم آن ها را متقاعد کنم که سود نکنند!

دوم اینکه اکثر سرمایه گذاران هم به شدت دوست دارند وقت شان تلف شود

و اصطلاحات عجیب و غریب و آموزش های تمام نشدنی بورس را ادامه دهند!

به خودم آمدم و تصمیم گرفتم دوباره اشتباهات قبل را تکرار نکنم چون هیچ کاری از دست من برنمی آمد و صد در صد با من مخالفت می کردند.

یعنی کسانی که خوابیده اند را می شود از خواب بیدار کرد،

ولی کسانی که خودشان را به خواب زده اند را هیچ وقت نمی توان از خواب بیدار کرد.

برای مثال خودت بهتر از من می دانی که سیستم آموزشی ما سال های سال مشکل دارد و متعلق به ۱۰۰ سال قبل است و هیچ کس نمی خواهد آن را اصلاح کند!!!

چون اگر قرار باشد در دوران مدرسه:

درس هایی مثل شیمی، فیزیک، هندسه، انتگرال و کوفت و زهرِمار حذف شود،

که دیگر ۱۲ سال طول نمی کشد!

یا اگر قرار باشد در دوران دانشگاه مثلا در رشته روانشناسی که خودم هستم:

درس هایی مثل اندیشه اسلامی ۱ و ۲، ورزش ۱ و ۲، فارسی، زبان خارجه، آمار توصیفی، آمار استنباطی، تاریخ و مکاتب روانشناسی و نقد آن، آشنایی با فلسفه، تفسیر موضوعی قرآن، روانشناسی از دیدگاه هزار و یک آدم دیگر و… را حذف کنند،

که دیگر نمی توانند از من و امثال من ۴ سال تمام پول بگیرند و سودهای بزرگی کسب کنند.

آنوقت به جای پاس کردن ۱۴۰ واحد فقط با ۲۰ واحد و در طی ۶ ماه متخصص می شدیم!

جالب تر از همه این است که بعد از ۱۶ سال آموزش دیدن موثر و کاربردی، 🙂

حتی بلد نیستیم چطور پول بسازیم و آویزان شرکت ها و سازمان ها و ادارات نباشیم!!! 🙁

اکثر افراد با ۱۶ سال آموزش و مدرک قاب شده همچنان دنبال کار می گردند!

و این یعنی حال سیستم های آموزشی ما کاملا خوب است!

البته به تمامی این مدل سیستم های آموزشی کاملا حق می دهم چون نه من و نه هیچ کس دیگری قادر نیست به تنهایی آن را تغییر دهد و متاسفانه واقعیت این است که اصلا قرار نیست تغییر کند!

می دانم احتمالا نباید این حقیقت تلخ را به تو می گفتم،

هرچند گفتن یا نگفتن من تفاوت چندانی ایجاد نمی کند،

چون قبل از این که من بگویم تو خودت به این نتیجه رسیده بودی.

به همین خاطر الان من و تو اینجا به پُست همدیگر خورده ایم تا دیگر بیشتر از این وقت را تلف نکنیم و به جای تغییر سیستم های آموزشی،

به فکر تغییر خودمان و پولسازی از بورس باشیم.

الان هر چقدر که زمان بیشتر می گذرد، خودم و کسانی که با من هستند بیشتر سود می کنیم و یک قدم به سمت رویاهایمان نزدیک تر می شویم.

همچنین بیشتر مطمئن می شوم که پول درآوردن از بازار بورس با آن چیزی که آموزش داده می شود زمین تا آسمان تفاوت دارد.

لطف خدا شامل حال من شده بود و کمک کرده بود تا در مسیر درستی قرار بگیرم.

این را هر روز با پیشرفت های مالی که می کنم با تمام وجودم حس می کنم،